معنی پیش بمونس - جستجوی لغت در جدول جو
پیش بمونس
پس مانده ی غذا
ادامه...
پس مانده ی غذا
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پس بمونس
پس مانده، جامانده، وامانده
ادامه...
پس مانده، جامانده، وامانده
فرهنگ گویش مازندرانی
پیش بمئن
چاق شدن، پس از ناتوانی و رنجوری به سوی فربهی و سلامت رفتن
ادامه...
چاق شدن، پس از ناتوانی و رنجوری به سوی فربهی و سلامت رفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
پیش بمونس خار
واژه ای برای تحقیر و به معنی کسی که از غذای ته مانده ی دیگران
ادامه...
واژه ای برای تحقیر و به معنی کسی که از غذای ته مانده ی دیگران
فرهنگ گویش مازندرانی